20

من مرض دارم.نه اینکه منظورم این باشد که کرم دارم ها نه منظورم این نیست.اما با کمال شرمندگی باید اعلام کنم که کرم هم دارم که در این مقال نگنجد.داشتم می گفتم من مرض دارم.مریض نیستم ها!مرض دارم.مرضی به نام سرطان.من سرطان دل دارم که هیچ شبیه بقیه ی سرطان ها نیست و خیلی بدتر است و اصلن آدم را به گا می دهد از بس که مرض است. و این گونه است که شما سرطان دل دارید و هی دارید با بقیه کسشر می گویید و می خندید و بقیه شادند اما خودتان دارید فحش خودتان می دهید و به خودتان می گویید چرا درت را نمی گذاری و به دوردست ها بروی کسکش.سرطان دلی ها قابلیت های جالبی دارند. با شادترین آهنگ عر می زنیم و با غمگین ترین آهنگ بیس می زنیم.همچین آدم های کسشری هستیم به حول و قوه ی الهی. و باید یک جایی باشد که همه ی سرطان دلی ها جمع شوند و فقط به هم نگاه کنند تا همه ی مشکلاتشان با نگاه کردن حل شود. ما سرطان دلی ها خیلی طفلکی هستیم.یکی ما را بغل کند پیلیز.

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 09:40 ب.ظ

بیا بغل خودم تا آروم بشی

آرومم
آروم آروم

گربه تنها چهارشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 12:33 ب.ظ

نه فایده نداره ... باید بیایی بغلم

نمیام
اصرار نکن:دی
اسمایلی زبون:))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد