61

می خواهم خعلی محکم درم را بگذارم جوری که دیگر به هیچ وجهی باز نشود. و مع الاسف به جایی رسیده ام که فکر می کنم حتی اگر در خودم را نگذارم باید در این قلب بی صاحاب مانده را محکم بگذارم و کلیدش را قورت بدهم حتاع. که هرچه می کشم از این قلب وامانده است. و حتا قابلیت این را دارم که درم را بگذارم و در دوردستها غوطه ور شوم و این خیلی خوب است اگر که به دوردستها بروی و هیچ بازگشتی در کار نباشد.با دری گذاشته شده. و همه چیز زیر سر این قلب و لرزیدن هایش است. و من واقعا نمی دانم این دانشمندان گشاد چه غلطی می کنند و چرا یک لرزه سنج نمی سازند.انرژی هسته ای و این عن و گه ها بیاید سرش را بخورد وقتی قلب لرزه سنج ندارد. و باید دستگاهی باشد که به انسان وصل شود و وقتی دید قلبش زیادی دارد می لرزد یک پتک از آن خارج شود و محکم به آن کله ی پوک برخورد کند تا لرزیدن و همه چی یادش برود و این کله اگر بترکد بهتر است که قلبی بلرزد.

نظرات 1 + ارسال نظر
احسان چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:52 ب.ظ http://www.medad-del.mihanblog.com

رک و قشنگ، واقعا به قلب سنج نیاز داریم

والا بوخودا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد