63

امروز دو تا فانتزی داشتم که خیر سرم فانتزی اش را داشتم و تخمش را نداشتم.بله یک چنین انسان بدون تخمی هستم و می خواستم بروم دم یکی از این شعب رای گیری با خودکاری در دست و بگویم برای کمک آمده ام تعرفه هایتان را بیاورید پر کنم فقط زود بگویید کی رای آورده که خیلی کار دارم. و دیگر اینکه می خواستم راه بیفتم و به تک تک شعب بروم و مسئولین آنجا را خفت کنم که چه کسی رای آورده است آیا. ولی ترسیدم حتی اگر من را نگیرند مرا به دیوانه خانه بفرستند و فکر کنند کسمخ شده ام. البته اگر فکر هم می کردند درست بود ولی همه چیز را نباید همگان بدانند. و امروز دوباره شروع کرده ام به خواندن عقاید یک دلقک و عجیب است به مقدار خیلی زیادی با او احساس نزدیکی می کنم و درکش می کنم در حالی که دفعات قبل که می خواندم اینجور نبود.آیا دارم تبدیل به دلقکی مست می شوم؟

نظرات 1 + ارسال نظر
حوری شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:43 ق.ظ http://afkarepichdarpich.persianblog.ir

دخترم تو قبلنا خیلی با تربیت تر بودیا

بودم:))
گذشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد