177

باید یک وانت بگیرم از این نیسان آبی خسته ها.نع.کم است باید یک تریلی 18 چرخ بخرم.همه ی دلتنگی ها،غم ها،چسناله ها،خاطرات،همه ی چیزهای اصاب خردکن زندگیم را تویش بریزم.بعد ببرمش توی یک کوچه ی بن بست،خودم بنشینم پشت فرمان.گاز بدهم،هی گاز بدهم به دو متری دیوار که رسیدم خودم بپرم بیرون.خودش برود توی دیوار.همه شان بترکند به حول و قوه ی الاهی.بعد بشوم بدون خاطره.بدون غم.بدون همه چی.فرمت بشود قسمت ناراحت کننده ام کلن.بگردم دنبال آدم های خاطره ساز شاد.خاطره سازهای بندری.

نظرات 5 + ارسال نظر
زرافه ای در میان جمع دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:38 ق.ظ http://yeaalameharf.blogspot.com/2010/07/blog-post_25.html

همه ش اوکی یه. فقط اون قسمت آدمهای خاطره ساز شاد به نظرم یه کم نشدنی میاد.

عادمی که نخواد اذیت عادم کنه
نخواد یهویی بره

خـــآتون خـــآموش دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:35 ب.ظ http://khatoonekhamush.blogfa.com

غروبای بندری ها هم غمگینه

غم همه جا غمه

خلبان دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:26 ب.ظ http://yek-farvand-weblog.blogfa.com/

کوچه بن بستش با من. یک جا میشناسم جون میده واسه تخلیه خاطره های بدخیم.
جسارتا محبت بفرمایید عنوان مستعار خود را دم گوش ما بگویید و دیگر اینکه تاریخ پرواز اول تیرماه است.

آدرس بده

فراری دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:39 ب.ظ http://www.escapee.blogsky.com


میشه یک عده از آدم های ِ حال ِ حاضر ِ زندگی ِ منُ هم سوار ِ تریلی‌ت کنی؟ بگو میخوام ببرمتون دَدَر ، یا هر جهنم دره‌ای که خرشون کنی. فقط ببرشون. خب؟!

باعشه
عکس بده جسد تحویل بیگیر

خلبان سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:01 ق.ظ http://yek-farvand-weblog.blogfa.com/

بن بست گوش یک پیرمرد. خاطره ها را می بری آنجا، در قالب درد و دل و بصورت صوتی فرو می کنی داخل گوش پیرمرد.

پیرمرد گناه دارد
سکته می کند
حتا اگر جنتی باشد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد