فلسفه ی دراز بودن دست ها این است که برای بغل کردن به درد بخورد. می خواهم بروم بدهم دست هایم را کوتاه کنند.مایه ی دق اند این دست ها.همش زل زده اند به حجم خالی روبرویشان که باید دورش حلقه شده باشند ولی نیست.این خیلی بد است.شده است دست هایتان افسردگی بگیرند؟دل و دماغ هیچ کاری را نداشته باشند؟فقط هی بروند زیر چانه تان و به دور دست ها خیره شوند؟هی از خجالت خودشان را زیر سرتان قایم کنند؟دست هم روح دارد.می فهمد وقتی یک چیزی سرجایش نیست.بروم.بروم دست هایم را کوتاه کنم.
سلام
قبلاً هم یکبار دیگر کامنتی سر زده بودم خانه تان!
من از ریدر دنبال میکنم مطالبت رو. این یکی واقعاً عالی بود و شایان یک دست مریزاد حضوری در کامنتدونی.
موفق باشی
لطف دارین
شما تو پلاس هم هستین
درسته؟
بعله.
https://plus.google.com/u/0/103201379019910196538
تو پس خود جودی ابوت هستی .... خیلی ها دوست دارن که تو بغلشون کنی ... اما تا لایغش پیدا نشه دست هات هیچکاری نمیکنن
:)))))))))))))