تا به حال سودوکو حل کرده اید؟دیده اید چقدر احساس منطقی بودن به آدم دست می دهد؟می خواهم بگویم که تف به ریا..ولی چند وقتیست که تا وقت اضافه می آورم می نشینم به حل کردن سودوکو..آخر میدانید؟ می گویند برای آلزایمر نگرفتگی خیلی خوب است. من هم که هر روز از روز قبل فراموشکارتر می شوم.می خواهم بگویم طوری شده است که کلمات را گم می کنم.یعنی کلمه از دهانم بیرون نیامده یخ می زند و نمی توانم جمله ام را کامل می کنم.بله..هی در همه ی حالات سودوکو حل می کنم.قبل از خواب،بعد از خواب،گلاب به رویتان با موبایل توی دستشویی حتاع.وقتی هم که نه موبایلی دم دستم است نه روزنامه ای یکهو به خودم می آیم و می فهمم که در ذهنم داشتم عددها را ردیف می کردم..بگذریم..این همه صغرا کبرا چیدم که بگویم تازگیها فهمیده ام زندگی ما آدم ها درست مانند سودوکو می ماند.جای چند نفر از قبل تعیین شده است و برای بقیه باید بگردیم برای مکان های مناسب.مواظب هم باشیم که آن آدم بیشتر از یکبار در ردیف های افقی و عمودی جدولمان نیاید که اگر فقط یکی را اشتباه جایگذاری کنیم گند می خورد به کل سودوکوی زندگیمان.وقتی داری سودوکو حل می کنی جای بعضی از عددها در حالتی پیدا می شود که می فهمی جای بقیه ی اعداد اینجا نیست..چقدر شده است که فهمیده ایم جای آدمی در زندگیمان دقیقن همینجا می تواند باشد و هیچ کس دیگر نمی تواند جایش را بگیرد وگرنه کل معادلاتمان به هم می خورد؟بدبختی هم این است که اینجا دیگر پاک کنی نیست که پاک کنیم و دوباره از اول شروع کنیم.مجبوریم هی خطخطی کنیم.زندگی خطخطی هم از شاش بز بی ارزشتر است.
وحیده...
وحیده
زندگی کلن کیرت است
فلن که ما کیرشیم
مباحث تا جایی که یادمه روز ۱۳ ام وساعت ۸ صب ه ...ولی حتما برو یونی ...برات ایمل هم فرستادم...عنوان ایمیلت تابلو باشه حتما متوجه می شم
دستت درد نکنه عزیزم
اصن فک نمی کردم جوابمو بدی
بوس بهت:*
سلام دوست عزیز بسیار بسیار مطالبت زیبا بود
من اولین بارمه به این وبلاگ سر میزنم اما شیفته حرفات شدم و کلا تز مون فک کنم یکیه
دستتون درد نکنه بابت این همه تلاش برای ما
یا پیغمبر... ترکیب وبلاگ تو وافکار خودم برای نابود شدنم کافیه
گو خوردم:))
زندگی همش تجربه هستش ... و این تجربه هاست که زیباش کرده
از تجربه هامون باید لذت ببریم
حداقل میتونیم فکر کنیم که داریم لذت میبریم
فکرم کجا بود نصف شبی:دی