من که نه... ولی دخترکی را در همین حوالی می شناسم که... هرروز ِ خدا دلش می گیرد.
من که نه... ولی دخترکی را در همین حوالی می شناسم که... هرروز ِ خدا تنهایی اش مانند چماقی توی سرش کوبیده می شود.
من که نه... ولی دخترکی را در همین حوالی می شناسم که...هرروز ِ خدا دلش بغلی را میخواهد که مال ِ خودش باشد.شانه ای که تکیه گاهش باشد.دست ِ گرمی که گرمی بخش ِ دستانش باشد.
من که نه... ولی دخترکی را در همین حوالی می شناسم که... کسی را میخواهد که وجودش برایش مهم باشد.بداخلاقی هایش..گریه هایش...خنده هایش..
من که نه... ولی دخترکی را در همین حوالی می شناسم که...خیلی تنهاست...
سلام دوست عزیز از وبلاگت دیدن کردم . خوشحال میشم به سایت ما هم سری بزنی . میتونی با عضویت آسان در سایت ما به خیلی امکانات دسترسی پیدا کنی. گالری عکس , تالار گفتمان و انجمن ,کارت شارژ و جایزه رایگان , آپلود سنتر و دانلود موزیک و ویدئو و خیلی امکانات منحصر به فرد دیگه . منتظریم Denapatogh.com
من اینجا بس دلتنگ است
وهر سازی که می بینم بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی برگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هرکجا، آیا همین رنگ است
هئـ
هه
فدای دلتنگی هاش بشم ... به روی من به عنوان یه دوست یا یه برادر میتونی حساب کنی
شاید دور باشم ... اما همیشه به یادتم ... حالا بیا بغلم یه ماچ آبدار از اون لپ های تپلت بکنم
قربونت:*
خدا نکنه قربون کسی بری ... بمونی برامون که اینجوری بیشتر خوشحال میشیم
:))))
منم یکیو میشناسم با همین حال و احوال.. کمی هم وخیمتر شاید..
هعیییی