حتی اگر کتابخوان هم نباشید به یمن وجود شبکه های مختلف اجتماعی این گفتهی صادق هدایت را به کرات دیده اید: در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و میتراشد.آدمی تا در موقعیتش قرار نگیرد شاید به این گفته بخندد و درک نکند ولی... درد کنار گذاشته شدن یکی از همین دردهاست. روح را که می خراشد هیچ... بدن را هم درگیر می کند. می گویند بدترین درد، درد زایمان است خوشبختانه هنوز این درد را نکشیده ام ولی هرچه هم دردناک باشد یک روز بیشتر نیست! فکر می کنم دردی که هر روز آدمی را از تو بخورد و هر روز آدم را درگیر خودش کند بدتر باشد! وقتی حتی چرایی این کنار گذاشته شدن را ندانی! وقتی هی دنبال دلیل بگردی و پیدا نکنی. وقتی از ترس هر قضاوتی پی اش را نگیری! وقتی نصف شب ها بی که بخواهی با کابوس از خواب بپری!وقتی حدود 4ماه یک خواب راحت نداشته باشی، تازه می فهمی صادق هدایت چه می گوید: در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و میتراشد!
داستان های صادق هدایت را اگر دوست داری توپ مرواریدش را بخون ... خیلی میخندی و روحت شاد میشه
چقدر دوستت دارم وحیده
مچکرم