هعی روز به روز دارد بر حجم کسخل بودگیم افزوده می شود و قبلن هی با خودم
کلمه ای حرف می زدم و ساعتی چند بار می گفتم گُه و العان جمله ای با خودم
حرف می زنم و هعی می گویم ریدند وَشنِ زنگیمان و این یعنی که ریده شده است
بر زندگیمان و بالاخره من یزدیم و با خودم یزدی حرف می زنم و وشن کلمه ای
یزدی است.و همین العان روی لیوان نیم لیتریم که برادرم می گوید چار لیتری
است و عادم یاد دبه ی شاش می افتد علامت زدم که خواهرم تا کجایش آب سرد
بریزد،تا کجایش آب داغ و تا کجایش چای. و اینچنین نق هایی می زنم برای
خودم. و نمی دانم آیا همه ذهنشان نوشتاری است یا فقط ذهن من است که نوشتاری
است؟ و بدین صورتم که وقتی اسم چیزی می آید شکل آن چیز را در ذهنم تصور
نمی کنم بلکه نوشته اش در ذهنم می اید بدین صورت که مثلن وقتی یکی می گوید
لیوان نوشته ای در ذهنم هعی می گوید لیوان و شکلش اصلن در ذهنم نمی آید و
نمی دانم آیا همه این طورند یا ذهن من درس خوان بوده است و بدین شکل درآمده
است.و شنیده ام که امسال سال تولید ملی می باشد و می خواهم بدانم آیا غیر
از عنمان که تولید خودمان است چیز دیگری هم ملی است؟ و آیا باید همین را از
تولید به مصرف کنیم در این اوضاع خوب اقتصادی؟هاع؟ یا منظور چیز دیگری
است؟