رضا امیرخانی یک جایی در کتاب قیدار-دقیقترش را بخواهید صفحه ی 73-از زبان هاشم یک کتی می گوید: "کاش آدمیزاد هم مثل اتول بود. تو پنج دقیقه قیدارخان را با همین انبرقفلی درست می کردم عین روز اول."
حق میگوید هاشم.کاش آدمیزاد هم مثل اتول بود.. آن وقت خیلی راحت میتوانستم خودم را به مکانیکی ببرم و بگویم لطفن مرا درست کنید.خیلی وقت است خراب شده ام.از کارافتاده حتاع.خیلی از قطعاتم باید تعویض شود.مثلن همین دل بی صاحاب که خیلی وقت است ازش قطع امید کرده ام و ولله نمیدانم که چه مرگش است و چرا انقد بهانه می گیرد. دل ِ کار نکرده سراغ ندارید شما؟ یا همین لب ها. لب ِ کار کرده سراغ دارید؟ این دست ها هم کلا اضافی است. حالا وارد جزئیات نمی شوم که چرا. اصلن حالا که فکرش را میکنم می بینم بیشتر به درد اوراقی های خارج شهر میخورم تا اینکه ببرم تعمیرم کنند.تعمیر همه اش ضرر است. باید خودم را در حاشیه ی شهر دور بیندازم.
تو این دوره زمونه دل سالم پیدا نمیشه آبجی
همینی را که داری باهاش بساز و خرج بیخود روی دست خودت نذار
.................
پسر عجب تریپی داشت این حرف زدن ها
:)))))))
کاش آدم ها هم وارانتی داشتن اگه توزرد از آب در میومدن میبردی تعویضشون میکردی...
کاش...
http://devil-angel.blogsky.com/1391/11/13/post-99/
خوب شد یادم اومد .... یه نگاه به این صفحه بنداز
من یه چیزی ساختم مطمینم که خوشت میاد
دیده شد
پسندیده شد
نظر درج شد
بعد از تایید نمایش داده خواهد شد
رفیق گلم
خودت می دونی چقد منم لهم
تقریبن تمام پولم رو به همراه ِ آینده مو به باد دادم..
اما همین رفیق داغون ِ همیشه دپ ِ لهت می خواد یه چیزی بت بگه
یه جا نمون! حرکت کن! تغییر بده! تغییر کن
ای جونم
فدای این پوری له دپ بشم
تغییر میکنم
کم کم
خوب شو توئم در ضمن
عن
پ.ن: این پرانا است، پوریادوس:ایکس
داغون داغونان
له لهان
پسر حمله ی بزرگ
من عاشق مینیمالم
بعد نمیدونم چطوری عاشق نوشته های شما شدم
از نوع نوشتنتون خوشم میاد
چند ماهیه که میخونمتون
و خواهم خوند
موفق باشید
خواستم اعلام حضور کنم فقط :))
قربونتو برم من:)):*
vaghan nabegheiaaaaaaa
eyvaaaal hal kardam bat....
man k b ye shab in hamaro khoundam man beram lala
ای بابا انقد فینگلیش نوشتم دیگه نطرمو نذاشتی؟؟؟
آخیییییییییییییی.......
خخخخخخ