5

دقیقا نمی دانم چه مرگم شده است.فردا امتحان زبان دارم و همه اش پای نت هستم.وقتی هم از پای نت بلند می شوم میروم روانشناسی می خوانم.در این حد مخم ریده است یعنی. با اینکه دل خوشی از این پلاس ندارم اما مرا معتاد کرده است بدتر از گودر حتا.می ترسم یک ساعت نیایم و نوت هایتان از دیدم در برود.خیلی اوضاع گهی است. من که در این دو سال گذشته خرخوان شده بودم دوباره دارم به اصلِ درس نخوانِ قبلیم برمی گردم و این خیلی بد است.ناسلامتی من برای خودم اهداف والایی داشتم.اهدافی از قبیل درس خواندن و به دوردست ها رفتن. آنقدر دور دست که به اوضاع فعلیم فکر نکنم. و الان زمان امتحانات است و من در فرجه ام و همه ش پای پلاس هستم و نمی توانم خودم را ببخشم و از یک طرف هم نمی توانم کونم را جمع کنم و به درس خواندن بپردازم. و باید یکی باشد هی هر ساعت بیاید بزند توی سر من و بگوید احمق چرا درس نمی خوانی؟ می خواهی حسابداری هم مثل ریاضی بشود.آخر شما که نمی دانید من مدرک فوق دیپلم ریاضی دارم و آن را نصفه ول کرده ام و دارم حسابداری می خوانم از بس که من با کلاسم و حوصله دارم خیر سرم.

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 07:12 ب.ظ

خوب الان چطور ... درسخون شده ای؟
درس خوندن سخته ... ولی زود تر تمومش کنی زود تر راحت میشی

ترم اخرم
بخون و پاس شوعه نمره هام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد