همه ی مشکلات زیر سر این زبان کوفتیست.
زیر سر این ارتباطات است
اگر زبان نبود هیچ بایی نبود که بی شود.
اصلن بی نبود.
اگر هم را بدون حرف زدن می فهمیدیم خیلی بهتر بود.
به قول لنی در رابطه ای که زبان وارد شود باید فاتحه ی آن رابطه را خواند.
ما آدم ها یادمان رفته،
یادمان رفته که می شود با قلب ها هم حرف زد،
با چشم ها هم عاشقی کرد،
با دست ها هم آرامش داد،
بدون حتی کلمه ای حرف زدن.
ما آدم ها خیلی چیزها را یادمان رفته.
اصن بی خره
خعلیم خره
یه داستان قراره در این باره بنویسم که گشادی مانع می شه
وحیده دوس دارم بیشتر از این بخونم نوتاتو
اما حال ندارم
چشامم درد می کنن
قدیمی ترهات نخونده ماندن
درکت می کنم عییزم
به خودت فشار نیار
همینیم که هس پاره میشه:))))))
اینم خوب می نماید
خوب بودگی از خودتان است:دی