51

تا به حال احساس کوزت نبودگی می کردم و الان کوزتی بیش نیستم و حقیقتن به کون خودم شک کرده ام که تا الان کجا بوده که یک دفعه پیدایش شده و انقد کار کرده که به مرز پارگی نزدیک شده است. و امروز کمرم به من گفت گاییدی من را و گفت خدافس و رفت. و دارم به این موضوع فکر می کنم که اگر بنا باشد یکی یکی امعا و احشاء بدنم مراترک کنند دیگر از من چه می ماند جز دلی که می خواهم ترکم کند و برود و مثل زالو چسبیده است و نمی رود. و ای دل عزیز چرا به صدا و کمرم نگاه نمی کنی و راه دوردست ها را در پیش نمی گیری که همانا در دوردست ها راه نجاتی است برای آنان که می اندیشند و رستگار شدگان.

نظرات 3 + ارسال نظر
morghe sokhari دوشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:40 ق.ظ

سلام
دوست شاخدار من
خیلی خوشحالم که جای دیگه هم جز پلاس مینویسی
البته همونا رو اینجا کپی میکنی
تو این مواقع که عمو فیلتر چی رو سیم نشسته خوندن همین وبلاگا هم خودش باعث شعف و شادمانیه

مرغ خوشالم که اینجا می بینمت
فیلتر کنند ما را
ما قویتر می شویم

گربه تنها چهارشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:19 ب.ظ

کمرت دیگه چی شده؟
ببین همینه میگم مواظب خودت باش ... من همه جا رو نمیتونم بوس کنم خوب شه ها
البته میدونم این را که الان مینویسم کاملا خوب وسرحال هستی

نه هنوزم کمرم میدرده

گربه تنها پنج‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 03:10 ق.ظ

خیلی خوب پس بیا اینم بوس کنم زودی خوب بشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد