هشدار: این یک متن عاشقانه ست.قبل از خوندن عوق بزنید وسطش نپاشین رو نوشته هام.زحمت کشیدم به هر حال!
پزشکان دروغ می گویند. این ضعف کردن ها نه مشکوک است به دیابت نه کم خونی. بدنم تو را کم دارد.
این تپش های قلبم از بیماری قلبی نمی تواند باشد. از فکرکردن به تو این گونه تپش قلب می گیرم و داغ می شوم.
سردردهایم را دیگر حتی ادویل هم خوب نمی کند که، سرم تو را می خواهد.
شکستگی و درد دستم بهانه ای بیش نیست،دستانم از دلتنگی نبودن دست تو در بینشان زوق زوق می کنند.
می بینی؟
کلکسیون بیماری ها شده ام از وقتی به ترس از دست دادنت فکر می کنم...
امیدوارم کسی که بتونه عمق وجودت را درک کنه و تمام نکته هایت را بفهمه برات پیدا بشه تا هم نازت را بکشه و هم با هم از زندگی لذت ببرین
میخام عمرا پیدا نشه
میخام بترشم تو خونه اصن
به تو چه:((
ترشیت هم کلی میرزه ... تازه خیلی دلش بخواد که یکی مثل تو رو داشته باشه
اونی که دلم میخواس بخواد نخواس که
بقیه هم برن به درک:))
امروز در این شهر چو من یاری نیست
آورده به بازار و خریداری نیست
آنکس که خریدار ، به دو رایم نیست
آنکس که به دو رای ، خریدارم نیست
.................................
در جواب کامنت قبلی .... ببخش خیلی دیر جواب دادم ... دیگه دارم میشم شلمان با این سرعتی که دارم !